تنهاترین عاشق
انگار دستام سرده سردن
انگار چشمام شب تارن
آسمون سیاه ابر پاره پاره
شرشر بارون داره می باره
مشاهده ادامه مطلب
انگار دستام سرده سردن
انگار چشمام شب تارن
آسمون سیاه ابر پاره پاره
شرشر بارون داره می باره
داشتم برگه های دانشجوهامو
صحیح میکردم،
یکی از برگه های خالی
حواسمو به خودش جلب کرد...
هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم