درحال بارگذاری ....

امشب ای ماه

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه، تو همدرد من مسکینی

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چه ها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من

سر راحت ننهادی به سر بالینی

هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن شب

تو هم ای دامن مهتاب، پر از پروینی

همه در چشمه ی مهتاب غم از دل شویند

امشب ای مه، تو هم از طالع من غمگینی

من مگر طالع خود در تو توانم دیدن؟

که تو هم آینه یِ بخت غبار آگینی

باغبان خار ندامت به جگر می شکند

برو ای گل که سزاوار همان گلچینی

نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید؟

که کند شکوه ز هجران لب شیرینی

تو چنین خانه کن و دل شکن ای باد خزان

گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی

کی بر این کلبه ی طوفان زده سر خواهی زد؟

ای پرستو که پیام آور فروردینی

شهریارا اگر آیین محبت باشد

چه حیاتی  و چه دنیای بهشت آیینی

"شهریار"

 

آهنگ امشب ای ماه با صدای محمد معتمدی


امشب ای ماه

نگارش توسط پژمان در تاریخ دوشنبه 01 خرداد 1396 با موضوع محمدحسین بهجت(شهریار) ، ترانه ها ، محمد معتمدی ،
کلیدواژه‌ها : #ماه #شب #مهتاب #نی محزون
همچنین بخوانید : سیزده، انتظار، جرس کاروان، حالا چرا،

دیدگاه شما


کد امنیتی رفرش